دسته بندی ها


بازديد سايت
افراد آنلاين : 43
بازديد امروز : 83
بارديد ديروز : 49
بازديد کل : 2,463,456

تبليغات
لباس مجلسی

جديد ترين عکس های دیدنی روشنک عجمیان

بیوگرافی روشنک عجمیان:

 روشنک عجمیان متولد ۲۰ بهمن ۱۳۵۵ در تهران  است ، وی لیسانس بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر دارد ، شروع کار تئاتر از کلاسهای بازیگری در سال ۱۳۷۴و اولین کار تصویری اش در سال ۱۳۷۷ بود.

 

 فیلم شناسی

مجموعه سینمایی

عشق فیلم به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده

ابراهیم خلیل الله به کارگردانی محمد رضا ورزی

سوگند به کارگردانی شاپور قریب

کارناوال مرگ به کارگردانی رضا اعظمی

یک اشتباه کوچولو به کارگردانی محسن دامادی

صندلی خالی به کارگردانی سامان استرکی

کتاب قانون به کارگردانی مازیار میری

مجموعه تلویزیونی

گوهر کمال به کارگردانی عباس رنجبر

لحظه قاصدک به کارگردانی ایرج حبشی

کاشانه به کارگردانی قاسم جعفری

آتیه به کارگردانی ارژنگ امیرفضلی

کوچه اقاقیا به کارگردانی رضا عطاران

داغ عشق به کارگردانی مهدی لباف

بابای خجالتی به کارگردانی شاپور قریب( که این کار پخش نشد .)

جایزه بزرگ به کارگردانی مهران مدیری

پیله های پرواز به کارگردانی حسین سهیلی زاده

باز باران به کارگردانی شهاب الدبن حجازی( که این کار پخش نشد .)

یک هفته و نیم به کارگردانی جواد رضویان

یک وجب خاک به کارگردانی عبدالعلی زاده

مرد هزار چهره به کارگردانی مهران مدیری

کاراگاهانبه کارگردانی حمید لبخنده

پاتوق به کارگردانی شاهین بابا پور

 

 

مصاحبه با روشنک عجمیان

به پیشنهاد پدرش در کلاس‌های بازیگری شرکت کرد و به خاطر علاقه‌ای که به مرور نسبت به این حرفه پیدا کرد به دانشگاه رفت و فوق‌لیسانس کارگردانی گرفت. اگرچه رشته اصلی‌اش کارگردانی است اما همه او را به عنوان یک بازیگر می‌شناسند. خودش می‌گوید فعلا امکان کارگردانی در تلویزیون یا سینما را ندارد.

روشنک عجمیان تا به حال در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی بازی کرده است، مانند کتاب قانون، کوچه اقاقیا، جایزه بزرگ و…. اصل مصاحبه ما هم نوع نگاه او به مقوله بازیگری است.

امروز روشنک عجمیان را به عنوان یک بازیگر می‌شناسند. این اتفاق چگونه افتاد؟

شروعش برمی‌گردد به آموزش در کلاس‌های بازیگری. سال ۷۴ به پیشنهاد پدرم در کلاس‌های بازیگری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شرکت کردم. در آنجا زیر نظر خانم رویا افشار مشغول به آموزش بازیگری شدم و به مرور بازی در تئاتر را آغاز کردم. برای اولین بار هم در سریال گوهر کمال بازی تصویری‌ام را تجربه کردم. بعد از آن هم که دیگر به طور جدی مشغول به این کار شدم.

چرا بعدها تئاتر را جدی‌تر پیگیری نکردید؟

تا سال ۷۹ هم در تئاتر بازی می‌کردم اما بعد از آن دیگر درگیر کارهای تصویری شدم و کمتر فرصت کردم که روی صحنه حاضر شوم. ضمن این‌که بازی در تئاتر بسیار وقت آدم را می‌گیرد اما با این حال بعضی اوقات دلتنگ آن می‌شوم.

معیارهایی که امروز برای انتخاب کارهای تصویریتان دارید نسبت به گذشته چقدر فرق کرده است؟

ببینید امروزه متاسفانه بعضی اصول به هم ریخته‌اند. برای همین معیارهای من هم بالطبع تغییر کرده‌اند. برای مثال در گذشته کارگردان و نویسنده برایم مهم بودند ولی امروزه علاوه بر این‌ها، گروه و آن تیمی که آن کار را می‌سازند برایم بسیار مهم است. چون اگر در آن گروه آرامشی وجود نداشته باشد قطعا نمی‌شود یک کار خوب را ارائه داد.

مساله‌ای که الان وجود دارد این است که خیلی از قصه‌ها به شکل ناتمام به دست بازیگر می‌رسد. گاهی اوقات که تنها در حد سیناپس است، با این موضوع چطور کنار می‌آیید؟

بله و حالت سوم هم این است که بازیگر فیلمنامه را می‌گیرد و وقتی سر کار میرود می‌بیند که فیلمنامه عوض شده. به هرحال مشکلات آن قدر زیاد هستند که در شمارش نمی‌گنجند.

با نقش‌هایتان چگونه برخورد می‌کنید؟

اولین چیزی که به آن دقت می‌کنم این است که نقش پیشنهاد شده چه تفاوتی با نقش‌های سابقم دارد. دوست ندارم نقش‌های کلیشه‌ای و سخت بازی کنم و حتی‌الامکان تلاش می‌کنم به گونه‌ای بازی کنم که تفاوتش به چشم بیاید.
برای مثال در تله فیلمی که به دلایل مالی خوابید قرار بود نقش یک مهندس شیمی را بازی کنم برای همین با چند‌نفر از مهندسان این رشته صحبت کردم و وقتی کاملا ذهنم برای این نقش آماده شد به سمت آن رفتم، ولی متاسفانه نشد که این نقش را مقابل دوربین بازی کنم.

پس نقش را مال خودتان می‌کنید؟ و روشنک عجمیان را به گونه‌ای فراموش می‌کنید؟

نمی‌شود گفت فراموش می‌کنم. چون نقش به هر حال از فیلتر من رد می‌شود و در هر صورت من هستم که دارم آن نقش را بازی می‌کنم برای همین یک چیزهایی را کم یا زیاد می‌کنم.

در نهایت چقدر به نقش‌هایتان وابسته می‌شوید؟

با وجود تعد‌د تله‌ فیلم‌ها این روزها جایی برای دلتنگی و وابستگی باقی نمی‌ماند. ولی مسلما وقتی کاری طولانی می‌شود ناخودآگاه آدم وابسته می‌شود. برای مثال هنوز گلچهره سریال «کوچه اقاقیا» در ذهن من وجود دارد و آن را دوست دارم.

اتفاقا خیلی از مخاطبان‌تان هم شما را به واسطه این نقش می‌شناسند؟

بله همین طور است. البته نقشم در سریال جایزه بزرگ یا هاجر در فیلم ابراهیم خلیل‌الله هم جزو نقش‌هایی هستند که همیشه از آنها یاد می‌کنم و برایم دلپذیر هستند.

شما از یک جایی به بعد در کارهای طنز بیشتر بازی کردید. ورود به این مسیر اتفاقی بود یا خودتان آن را برگزیدید؟

شاید هر دو، هم انتخاب کردم و هم در این مسیر قرار گرفتم.

یعنی شما دوست داشتید که بازی در کارهای طنز را تجربه کنید؟

بله. البته قبلا خیلی بیشتر مایل بودم این تجربه را تکرار کنم اما متاسفانه امروزه آن قدر کارهای طنز ما به سمت لودگی رفته است که دیگر رغبتی برای تکرار این تجربه ندارم. البته شخصا کارهای مهران مدیری را دوست دارم و فکر می‌کنم این کارگردان خیلی هوشمندانه کارهای طنز را می‌سازند. بعد از آن هم کارهای رضا عطاران را می‌پسندم.

بازی در کارهای طنز تاثیری هم در کارتان داشته است؟

بله. برای مثال بازی در کارهای طنز باعث شد که جسارتم در بازیگری بیشتر شود و همین طور بداهه‌ گویی‌ام هم قوی‌تر شد و اگر بخواهم در یک جمله پاسخ‌تان را بدهم می‌توانم بگویم در بازیگری قدرتمند شدم آن هم به واسطه تجربه‌ کارهای طنز است.

در این تجربه‌ اندوزی‌ها چقدر با سلایق مخاطبان تلویزیون آشنا شدید؟

خیلی زیاد. برای همین هم دوست دارم در کارهایی بازی کنم که بعدها شرمنده مخاطبم نباشم و آنها از دیدن کارهایم لذت ببرند. برای مثال خیلی‌ها به من گفتند در سریال «مرد هزار چهره» بازی نکنم چون آن موقع سر یک کار جدی و مهم بودم اما با خودم فکر کردم سریال‌های مهران مدیری هم پرمخاطب است و هم کسی که در خلال روستای دورافتاده نشسته و هیچ امکانی جز چند شبکه تلویزیونی ندارد دوست دارد که یک کار خوب ببیند بنابراین تمام انرژی‌ام را برای اجرای بهترین بازی گذاشتم و معتقد هم هستم که ما باید طبق سلایق مخاطبان پیش برویم تا بتوانیم نیازهای آنان را برآورده کنیم.

با توجه این‌که در رشته کارگردانی تحصیل کردید نمی‌خواهید تجربه‌ای هم در این زمینه به دست آورید؟

نمی‌گویم که کارگردانی را دوست ندارم اما فکر می‌کنم الان خیلی زود است که بخواهم این کار را تجربه کنم و این کار جسارتی نیاز دارد که در حال حاضر من آن را ندارم.

چرا؟

چون آن قدر هنرمندان و کارگردانان بزرگ خانه‌نشین هستند که من هرگز به خودم اجازه نمی‌دهم تا آنها هستند من پا جلو بگذارم. البته مدتی هست که به این مساله فکر می‌کنم و وقتی هم سر فیلمبرداری هستم دائم فکر می‌کنم که مثلا اگر من بودم فلان کادر را چطور می‌ساختم یا چه بازی‌ای از فلان بازیگر می‌گرفتم.

کمی هم در مورد اجرایتان در مسابقه پلکان و همسران صحبت کنیم. اصلا چه شد که به سراغ اجرا رفتید؟

چند سال پیش من و مرحوم آقای نوذری را در یکی از برنامه‌های جام‌جم دعوت کردند. بعد از برنامه تهیه‌کننده به من گفت دوست داری کار اجرا کنی و من نپذیرفتم.
چون احساس می‌کردم به عنوان یک بازیگر نباید پایم را در کفش مجریان کنم. مدت‌ها گذشت و دوباره همان تهیه‌کننده از من خواست که یکی از برنامه‌های شبکه جام‌جم را اجرا کنم این بار پذیرفتم چون با خودم فکر کردم که این برنامه در خارج از ایران پخش می‌شود و مخاطبان که بازی من را می‌بینند دیگر ذهنیتی پیدا نمی‌کنند تا این‌که برای مسابقه پلکان از طرف آقای پورمحمدی (مدیر شبکه ۳)‌ دعوت به کار شدم و دیگر نتوانستم نه بگویم. باور کنید دو‌سه‌روز اول آنقدر سر برنامه حالم بد می‌شد که خیلی سخت می‌توانستم اجرا کنم اما به مرور همه چیز خوب شد و انرژی تازه‌ای گرفتم. ضمن این‌که مخاطبان هم من را به عنوان مجری اول انتخاب کردند که این مساله بسیار برایم خوشایند بود و این‌که بعدا به این نتیجه رسیدم که برای یک بازیگر لازم است که اجرا را هم تجربه کند.

فکر نمی‌کنید با این کار حرفه اصلی‌تان یعنی بازیگری کمرنگ شد؟

خیر. چون در زمان اجرای مسابقات هم فکر می‌کردم دارم نقش مجری را بازی می‌کنم.

تا به حال شده از کاری که می‌کنید خسته شوید و بخواهید آن را رها کنید؟

خیر. اما در شرایط کنونی و مشکلاتی که در کارها به وجود آمده است گاهی بشدت خسته می‌شوم و به خودم می‌گویم آخر این چه کاری است اما بعد از چند دقیقه دوباره به این نتیجه می‌رسم که اگر هزار بار دیگر هم دوباره به این دنیا بیایم باز هم همین حرفه را انتخاب خواهم کرد.

پرونده هنری‌تان این را نشان می‌دهد که دغدغه‌هایتان صرفا نقش‌های پررنگ و اول نیست. درست است؟

بله. دغدغه من نقش یک نیست. من که پله‌پله این راه را پیموده‌ام این واقعیت را پذیرفته‌ام که نمی‌توانم سوپراستار شوم و نمی‌خواستم، چون برای سوپراستار شدن باید راهی را رفت که من نمی‌توانم. به نظر من راز ماندگاری بازیگرها این است که در همه عرصه‌ها بتوانند حضور پیدا کنند و تنها مختص به یک مقوله خاص نشوند چون اگر این اتفاق برایشان بیفتد به مرور زمان فراموش خواهند شد. در مورد اندازه نقش هم باید بگویم که تاثیر یک نقش در یک کار مهم است و نه زیاد یا کم بودن آن.

تعریف خودتان از روشنک عجمیان چیست؟

 

عجول، گاهی عصبانی، گاهی مهربان و این‌که نگاهم بیشتر به سوی آینده است تا حال,هرچند که بعضی اوقات این حال کنونی آینده من را خراب می‌کند و در آخر این‌ که به دنبال یک مدینه فاضله هستم که امیدوارم آن را پیدا کنم.




ارسال نظر

کد امنیتی رفرش



خرید سنگ نهبندان خرید vpn با ip ثابت بک لینک چیست



تبليغات متني
مدل لباس مجلسی